من بهت احتیاج دارم ....
تمام هستی من! یه روز در حال بازی کردن با دوچرخه ات بودی و مامانی مشغول کارای خونه، میخواستی با دوچرخه دور بزنی ولی این دوچرخه زنجیری چون دنده عقب نمیره وقتی میخوای دور بزنی میای پایین و دور میزنی دوباره سوار میشی! اون روز بین مبلها گیر افتادی و منو صدا کردی میدونی چی گفتی ؟ مامان بهت احتاج دارم بیا کمکم!!! قربون این احتاجای کوچیکت بشم من....قربون تک تک حرفای قشنگت... شبها موقع خواب میای توی بغلم و روی دستم میخوابی و چندین بار تا خوابت ببره یا دستمو بوس میکنی یا صورتمو و مرتب میگی خیلی دوستت دارم ..اولا که دستمو بوس میکردی سریع دستم میکشیدم و نمیذاشتم ولی خیلی بهت برمیخورد ..اخه دوست نداشتم دستمو ببوسی ولی بعد دیگ...