روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

برای دخترم روشا

خواب

دخمل کوچولوی مامانی روشا جان! مامانیه من شما یه مدته شبها خیلی بد میخوابی و دوست داری تا اونجایی که ممکنه دیر بخوابی و ما حسابی داستان داریم برای خوابوندنت و مامان هم از اونجایی که خیلی بی طاقت شده بعداز کلی سرو کله زدن باهات کم میاره و عصبانی میشه که چرا نمی خوابی شما هم از اونجایی که خیلی ناز داری گریه میکنی و پدر میاد به دادت میرسه حالا چند شبه که پدر مسئول خوابت شده ومیاد برات اونقدر لالایی میخونه تا خوابت ببره البته فقط شب اول شما زودتر از پدر خوابیدی و شبهای بعد پدر وسط لالاییش خوابش میبره منم خودمو میزنم به خواب تا اینکه بخوابی دیشب قبل خواب هوس دنت کردی و گفتی تاشکی بنت میخوردم تاحالا اسم دنتو ...
23 آبان 1390

یک سالگی

باورم نمیشه یک سالت شده یک سال با همه ی سختی و شیرینی که داشت سختیایی که الان بشون فکر میکنم اونا هم شیرین هستند همه چیز با تو شیرین میشه زندگی با تو شیرینه آخه تو خود شیرینی هستی منم دوباره تورو میخورم تا برگردی سر جات   میبوسمت مامانی و عاشقتم   ...
5 ارديبهشت 1390
1