دومین چهارشنبه سوری روشا
امسال هوا خیلی سرد بود ما هم باغ دعوت بودیم ولی شما سرما خورده بودی ما هم نرفتیم بعد از شام پدر گفت با ماشین بریم دور بزنیم وقتی آتیشارو دیدیم هوس کردیم که از روش بپریم شما هم با پدر از روی آتیش می پریدی خیلی خوشت اومده بود و راضی نمیشدی بریم سوار ماشین بشیم و خاطرهی اون شب توی ذهنت مونده بود چون شبهای بعد هم میگفتی بریم آتیش بپریم ...
نویسنده :
مامان مری
1:52