روشا شعر می خونه
جیگرم الان که این مطلبو می نویسم شما ٢٢ماهتون تمام شد شعر هایی که به کمک مامانی میخونی تپولویم تپلو.یه دختر دارم شاه نداره. شعرهای اتل متل و آقا پلیسه و صبح که میشه و باز تلفن زنگ میزنه و حسنی نگو یه دسته گل را هم که قبلا" بلد بودی &n...
روز پنجمی که روشا می می نمی خوره
امروز خیلی روز خوبی بود آخه پویان که شما خیلی دوستش داری اومده پیشت که کمتر دلتنگی می می را بکنی هم خوب غذا خوردی هم حسابی بازی کردی مرسی پویان جان عشق خاله شب هم خونه خاله زهره ی مامان دعوت بودیم قبلش هم رفتیم یه تابی بیرون خوردیم یه کفش و لباس هم برای شما پسندیدیم که سایز شما نداشت ح...
ششمین روز بدون می می روشا
نازگلم خاله زهره شب مارو نگه داشت و شما اونقد خسته بودی که زود خوابت برد امروز هم دوروبرت شلوغ بود که یادت از می می رفته بود و با شیرین کاریات و زبون شیرینت سر همه را گرم میکردی بعدازظهرم توی ماشین راحت خوابت برد و تا ٨شب خواب بودی امروزم ناآرومی نکردی خدارو شکر داری عادت میکنی که بدون می می هم زندگی قشنگه  ...
آخه من چه جوری بشینم
هفته ی اول ۶ ماهگیت یک عالمه بالشت میچیدم دوروبرت و کمکت میکردم بشینی روزی یکی دو بار باهم تمرین میکردیم و کلی با هم میخندیدیم. ۷ماهه که شدی خودت تنهایی مینشستی حسابی ذوق میکردی منم خیلی ذوقتو میکردم میدونم دیگه این لحظه ها تکرار نمشه به خاطر تمام لحظه های قشنگی که به مامان دادی ازت ممنونم عسلم به خدا خیلی دوست دارم. اینم یه عکس خوشگل از تمرینمون ...
نویسنده :
مامان مری
1:51
راه افتادن
تازه رفته بودی تو ماه هشتم که شکمتو روی زمین میکشیدی و میرفتی خیلی طول نکشید که تونستی وزنتو روی دستو پات بندازی و بری اگه مامان میرفت توی آشپزخونه با تمام سرعت می آمدی پیشم و میخندی منم ذوقتو میکردم و تشویقت میکردم بازم ازت ممنونم به خاطر تمام لحظه های قشنگی که به من دادی ۱۲ ماهت که شد برای چند پانیه می ایستادی و بالاخره ۱۳ ماهگیت راه افتادی خیلی با مزه راه میرفتی قربون تک تک قدمات بشم ...
ماشین گشنگه
روشا جونم چند روز پیش با پدر رفته بودیم بیرون شما به ماشینایی که از کنارمون رد میشن خیلی دقت میکنی و اتوبوس و کامیون و مینیبوس را میشناسی و وقتی میبینی با زبون قشنگت اسمشونو میگی تا چشمت به یک ماشین شاسی بلند خورد گفتی پدر ماشین گشنگه بخر کلی با پدر خندیدیم خودمونیما خیلی خوش سلیقه هستی الان پراید داریم ولی تصمیم داشتیم ماشینو عوض کنیم حالا هم که شما دستور دادید پدر به خاطر شما میخواد زودتر اینکارو بکنه ...