مدرسه میخوام
بهترینم روشا جان!
مامانی یادته که برات گفتم خیلی زود مداد دست گرفتی و علاقمند به خط خطی کردنی !و خیلی حرفه ای مداد دستت میگری .الان که یه سری شکل میکشی و میگی اگه گفتی چی کشیدم منم میگم شما بگو تا من یاد بگیرم !
شما میگی ماهی کشیدم یا میگی خونه کشیدم یا میگی چشم چشم دو ابرو! وجالب اینکه به چیزایی هم که میگی خیلی شبیهند!ولی اگه بهت بگم یه دونه ماهی برام بکش خط خطی میکنی و میگی بیا ماهی کشیدم!
شما یه سی دی آهنگهای کودکانه داری که یکی از کلیپ هاش توی مدرسه و بچه مدرسه ایهاست!وقتی این کلیپ رو دیدی پرسیدی نی نی کجاست منم گفتم نی نی ها رفتن مدرسه .وقتی پویان میره مدرسه یعنی میره اینجا!
شما هم گفتی مدرسه میخوام! منم توضیح دادم که الان نمیشه باید بزرگ بشی تا بتونی بری مدرسه ولی گوش شما بدهکار نبود و مرتب مدرسه میخواستی چند روز گذشت تا اینکه یه روز پیش پدر نشسته بودی و تلویزیون بچه مدرسه ایهارو نشون میداد!
به پدر گفتی من مدرسه میخوام یکم گذشت که یه دفعه پدر گفت منظورشو فهمیدم میز تحریر میخواد دخترم! و پاشد برات با چوبهایی که داشتیم یه میز خوشگل درست کرد صندلی هم که داشتی و بالاخره شما مدرسه دارشدی
مامانیو ببخش که آیکیوش گل سرخیه متوجه منظور شما نشد عزیزم!بازم به پدر که زود فهمید وبرات مدرسه درست کرد و از اون روز روزی چند بار مدرسه میری و نقاشی میکشی و خیلی با مدرسه ات سرگرم میشی
راستی مهربونم شما از روزی که مداد دست گرفتی تا الان یک بار هم روی دیوار خط نکشیدی و فقط روی کاغت خط خطی میکنی قربونت بشم که انقدر همه چیزو خوب میفهمی
همین کارارو میکنی که ما ازت انتظارای زیاد داریم و ما رو پر توقع کردی.شما خیلی خوب همه چیزو میفهمی و با اینکه سنت کمه ولی درک بالایی داریی و از زبون هم که دیگه پیشت کم میاریم الهی مامان قربونت بره عشقم
مامانی به امید روزی که پشت نیمکت مدرسه ببینمت وروز به روز شاهد موفقییت باشم
عاشقتم...