روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

برای دخترم روشا

مدرسه میخوام

1390/6/26 1:13
نویسنده : مامان مری
518 بازدید
اشتراک گذاری

بهترینم روشا جان!

 شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز  شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز  شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز  شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز  شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز  

قالبــــ ها و شکلکــــ هاے آینــ ـ ـاز مامانی یادته که برات گفتم خیلی زود مداد دست گرفتی و علاقمند به خط خطی کردنی !و خیلی حرفه ای مداد دستت میگری .الان که یه سری شکل میکشی و میگی اگه گفتی چی کشیدم منم میگم شما بگو تا من یاد بگیرم !

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

شما میگی ماهی کشیدم یا میگی خونه کشیدم یا میگی چشم چشم دو ابرو! وجالب اینکه به چیزایی هم که میگی خیلی شبیهند!ولی اگه بهت بگم یه دونه ماهی برام بکش خط خطی میکنی و میگی بیا ماهی کشیدم!

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

قالبــــ ها و شکلکــــ هاے آینــ ـ ـاز شما یه سی دی آهنگهای کودکانه داری که یکی از کلیپ هاش توی مدرسه و بچه مدرسه ایهاست!وقتی این کلیپ رو دیدی پرسیدی نی نی کجاست منم گفتم نی نی ها رفتن مدرسه .وقتی پویان میره مدرسه یعنی میره اینجا!

شما هم گفتی مدرسه میخوام! منم توضیح دادم که الان نمیشه باید بزرگ بشی تا بتونی بری مدرسه ولی گوش شما بدهکار نبود و مرتب مدرسه میخواستی چند روز گذشت تا اینکه یه روز پیش پدر نشسته بودی و تلویزیون بچه مدرسه ایهارو نشون میداد!

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

قالبــــ ها و شکلکــــ هاے آینــ ـ ـاز به پدر گفتی من مدرسه میخوام یکم گذشت که یه دفعه پدر گفت منظورشو فهمیدم میز تحریر میخواد دخترم! و پاشد برات با چوبهایی که داشتیم یه میز خوشگل درست کرد صندلی هم که داشتی و بالاخره شما مدرسه دارشدی

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

مامانیو ببخش که آیکیوش گل سرخیه متوجه منظور شما نشد عزیزم!بازم به پدر که زود فهمید وبرات مدرسه درست کرد و از اون روز روزی چند بار مدرسه میری و نقاشی میکشی و خیلی با مدرسه ات سرگرم میشی

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

قالبــــ ها و شکلکــــ هاے آینــ ـ ـاز راستی مهربونم شما از روزی که مداد دست گرفتی تا الان یک بار هم روی دیوار خط نکشیدی و فقط روی کاغت خط خطی میکنی قربونت بشم که انقدر همه چیزو خوب میفهمی

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

 

همین کارارو میکنی که ما ازت انتظارای زیاد داریم و ما رو پر توقع کردی.شما خیلی خوب همه چیزو میفهمی و با اینکه سنت کمه ولی درک بالایی داریی و از زبون هم که دیگه پیشت کم میاریم الهی مامان قربونت بره عشقم

قالبــــ ها و شکلکــــ هاے آینــ ـ ـاز

 

مامانی به امید روزی که پشت نیمکت مدرسه ببینمت وروز به  روز شاهد موفقییت باشم

 

قربون اون نگاهات بشم عشقم!

چیکار میکنی عشق من!

چی شده عزیز مامانی!

عاشقتم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

تینا
26 شهریور 90 12:49
سلام عسل خاله ... اونجا که بودم مدرسه تو دیدم دست بابات درد نکنه ... قربون تو دختر که انقدر علم و دوست داری ... مامان مریم فکر کن یکی از همین روزها زنگ میزنی که روشا رفته مدرسه و توی خونه تنها موندی !!!!!!! زمان زود میگذره ... خیلیییییییییییییییی ... برای هردوتون


سلام خاله ممنونم...
واقعا" تینا میبینی چه زود میگذره ما داریم پیر میشیم و بچه ها مون بزرگ میشن...
وای تنهاییو دیگه دوست ندارم...
سمانه
26 شهریور 90 17:28
سلام
دختر خیلی نازی دارین
ممنون


سلام... ممنونم عزیزم
مادر سامان
26 شهریور 90 20:45
سلام به دوست خوبم
افرین به روشا جون با این نقاشی های قشنگی که میکشه . معلومه که با نظم و مرتب هم هست .از خدا برای مامان و دختر مهربون ارزوی سلامتی دارم


سلام عزیزم ممنون از لطفتت سامانی منو ببوس
مامان آريا
27 شهریور 90 10:16
سلام عزيزم خوبي
دست بابايي درد نكنه چه مدرسه خوشگلي هم براي دخملم ساخته
اميدوارم عزيز خاله يه روز پشت نيمكتاي دانشگاهت بشيني
ماماني مرسي كه به فكرم بودي چند روزي نبودم بعد از تولد آريا يه كم مريض شدم كه خدارو شكر الان خوب خوبم


سلام خاله مرسی...
خدارو شکر عزیزم
مامان ریحانه
27 شهریور 90 16:28
حالا چشم بزن دخترمونو خب
ایشالا که تو لباس فارغ التحصیلی دانشگاه ببینیش از اون کلاه ها هم هست آخر جشن پرت میکنن از اونا هم پرت کنه مریم جون

یه وقت به دل نگیری خواستم خندیده باشی گلم و همیشه شاهد بهترین ها باشی براش


خدا نکنه چشم بخوره!!!ایشالا...
مامان آريا
28 شهریور 90 11:49
بوس براي دخمل مدرسه اي خاله
اميدوارم وقتي هم رفتي مدرسه همينطوري عاشق و مشتاق درس و كتاب باشي خاله جون


سلام خاله ی مهربون که انقدر تند تند به ما سر میزنی...منم امیدوارم که عاشق درس و کتاب باشه
اجی پرتا
28 شهریور 90 12:09
سلاام روشاجونم چطوری اجی قربونت بشم. میگم مریم جون واقعاشوشوت اون میزوساخته ماشاا...یه پانجارن واسه خودشون نمیدونم چرابچه هاانقدبه ماهی کشیدن علاقه دارن بچه خواهرمم فقط ماهی میکشه 1/5سالشه ولی یه ماهی یایی میکشه .همه میگن بزرگ شه ماهی فروش میشه روشاجونی ایشاا...یه روزی بشه پشت صندلی دانشگاه ببینیمت


سلام عزیزم ... میخوای تا بگم واست میز درست کنه .راستی بابت اون سایت که برام گذاشتی ممنونم ولی روشا بیدار بود که داشتم نظرارو تایید میکردم که شیرین کاری کرد دستشو کشید روی لب تاب و حذفش کرد ولی سایتای جالبی بودن ازت ممنونم عزیزم
بچه ی خواهرتم از طرف من ببوس وایشالا که ماهی فروش نشه!!!
اجی پرتا
28 شهریور 90 22:23
سلا شب خوش قربونت بشم روشاجونم اجی همینجوری دلم برات تنگ شده بودگفتم یه کامنت بدم میخوای دوباره اسماشونوبگم نه ماهی فروش نمیشه باباش خوانندس اونم بعضی موقع هامیخونه وخودشم میرقصه معلومه خواننده میشه


سلام فدات شم خوشحال میشم بم سر میزنی عزیزم . نه گلم اسمشون یادمه... کدوم خواننده ما میشناسیمشون؟
asal
30 شهریور 90 23:13
الهی فدات شم عزیزم نقاشیهاتم مثل خودت قشنگن


سلام خاله جون مرسی چشمات قشنگ مببینن.کجایی دلمون برات تنگ شده...
سارا-سبا
1 مهر 90 11:07
سلاااااام مريم جان
خوبي؟خوشي؟آخي چه با مزه
قربوووون اين روشا نانازي بشم
تا چشم رو هم بزاري رفته مدرسه و دانشگاه
بگگگگووووو ايشالله...
عكساش مثل هميشه ناز و قشنگ بودن



سلام مرسی عزیزم ... ایشالا...
مامان آريا
3 مهر 90 10:07
سلام عزيزم اميدوارم خوب خوب خوب باشين
روشاي خاله چيكار مي كنه؟
امان از دست اين ماماني تبل خوب ماماني چرا آپ نمي كني ما دلمون براي كارا و شيرين زبونياي روشا جون تنگ شده


سلام مرسی عزیزم نه به خدا تنبل نیستم ! چشم آپم میکنیم...
مامان آريا
5 مهر 90 14:28