خال
جیگر گوشه ی من روشا جان!
مامانی !امروز ظهر که پیش هم خوابیده بودیم طبق معمول کلی شیطنت کردی و سخنرانی و بازی! مامان هم خوابش میومد اساسی!یکم دل به دلت میدادم دوباره میگفتم بخوابیم !خواب برای سلامتی خوبه و...
مامان کلی زحمت میکشه تا شما خوابت ببره !!!هر چی حرف میزدی من چشمامو بسته بودم و میگفتم من خوابم میاد یه دفعه دستت رو گذاشتی روی خال کنار لبم گفتی :
منم پخی زدم زیر خنده مگه خندم قطع میشد شما هم که فهمیدی موفق شدی تا بازم بگی و بخندی مرتب میگفتی من خال ندارم تاشکی برام خال میخریدی و میخندیدی!
این سری که خاله تینا و عمو مهدی اومدن اصفهان گفتی خاله تینا اینجاش (با دستت زیر لبتو نشون میدادی)خال داره شما اینجا(با دستت بالای لبتو نشون میدادی)!!!
خلاصه بعد از کلی خنده دیگه خسته شدی و خوابیدی منم یه چرت زدم و اومدم تا برات بنویسم حالا خال از کجا برات بگیرم نمیدونم!!!
راستی تا یادم نرفته برات بگم که دیگه میذاری روی مسواکت خمیر دندون بذارم و مرواریدای قشنگتو مسواک بزنم آخه 2ماه پیش برات خمیر دندون خریدم قبلش هم کلی با هم تمرین میکردیم
شبها قبل از خواب برات مسواک بدون خمیر میذاشتم و یادت دادم چه جوری آب توی دهنت بچرخونی وبدی بیرون ولی تا برات خمیر گذاشتم بدت اومد و مجبور شدم بدون خمیر دوباره برات مسواک بزنم
بعد از یه مدت دوباره خمیر دندون گذاشتم ولی خمیرو کاملا" روی مسواکت کشیدم تا کف کنه و بعد روی دندونت گذاشتم که دیدم دیگه عکس العملی نشون ندادی و هر شب مسواکتو میزنی تا مسواکت تموم میشه میگی دندونامو ببینم بعد میگی به به چه سفید شده!
عاشق دونه دونه کاراتم دیونه ی حرف زدنتم خراب مهربونیاتم