روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

برای دخترم روشا

دوچرخه و ...

1390/7/28 15:16
نویسنده : مامان مری
644 بازدید
اشتراک گذاری

فرمانروای قلبم روشا جان!

مامانی چند روزی هست که بدون کمک ما میتونی دوچرخه بازی میکنی وواسه خودت ویراژ میدی دور میزنی دنده عقب میری کلی تفریح میکنی ویکی از سرگرمیای الانت شده دوچرخه !شبها با دوچرخه توی اتاق خواب میری و میگی بذار پارکش کنم بعد میری توی تخت صبح هم وقتی بیدار میشی سوارش میشی و میای توی سالن!

وقتی نی نی بودی و تازه یاد گرفته بودی سینه خیز بری اول عقب عقبکی  میرفتی الان که توی دوچرخه مستقل شدی اول یاد گرفتی عقب بری بعد جلو الانم که یه درایور شدی!

Smileys

میگی ببین من دنده عبق (عقب) میرم ببین چه سرعت میرم خلاصه از اونجایی که عاشق رانندگی هستی خیلی بهت خوش میگذره شبها هم که داریم میایم خونه توی کوچه که خلوتِ روی پای  پدر رانندگی میکنی و خودتو مثل راننده کامیونا میندازی روی فرمون ومن و پدر کلی بهت میخندیم

 

از سوپر مارکتهای بزرگ که سبد دارن برای خرید خیلی خوشت میاد اولا که دوست داشتی بشینی تو سبد ولی یه مدته که دوست داری سبد رو هل بدی جمعه پیش که رفته بودیم هایپر سبدای کوچیک هم داشت که شما یکیش رو برداشتی و می خواستی خریدامون رو بذاریم توش جالبه که خودت اصلا" خرید نمیکردی فقط حواست بود اگه من چیزی بردارم بذارم تو سبد شما!

مامانی از اونجایی که خیلی تمیزی و عاشق آب هستی روزی چند بار میای میگی تاشکی دستامو میشوریدی عاشق میشوریدی گفتنتم و هیچ موقع نخواستم یادت بدم که درستش کاشکی دستامو میشستی! کلی قربونت میرم ومیگم چشم بیا برات بشورم صندلی میکشی جلوی ظرفشویی و میپری بالا آستیناتم میزنی بالا و حالا من کی بتونم بیارمت پایین الله و اعلم...

 

یه مدته خیلی دایی علی رو یاد میکنی میگی دلم براش تنگ شده و از لحن صدات انگار واقعا" دلتنگشی و میگی دایی رفته یه دنیای دیگه!!!

مامانی شما خاله سی سی رو هم خیلی خیلی دوست داری وهر روز ما باید بریم خونه شون تا شما ببینیش از بس که باهات بازی میکنه و دل به دلت میده خیلی بهش وابسته ای و در روز کلی یادش میکنی

http://up.patoghu.com/images/leqodc0o8nckkxrzwj0v.jpgتا یادم نرفته یکی دیگه از چیزایی که خیلی بهش علاقمند شدی تخم مرغ شانسیه تا پدر میاد خونه میپرسی تخم مرغ شامسی برام گرفتی! دیشب که خونه پدر جون اینا بودیم پدر جون و مادر جون خونه نبودن تا اومدن گفتی پدر جون برام تخم مرغ شامسی نخریدی پدر جونم دوباره رفت و برات چندتا تخم مرغ شانسی خرید

مامانی خوش به حالت که انقدر همه هواتو دارن سفارش مارو هم بکن خلاصه مامانی همه چیز به شما ختم میشه زندگی یعنی روشا پدر جون شمارو زندگی صدا میکنه و مرتب میگه خدایا شکرت که این نعمتو به ما دادی

 منم خداروشکر میکنم برای تمام خوبیات برای تمام عشقی که به همه داری بزرگ وکوچیک! عشقی که به بچه ها داری! برای دست و دلبازیت! برای درک و فهمت! برای هوشی که داری برای دل آسمونیت میخوام بدونی که برام از همه کس تو این دنیا عزیزتری و بهت میبالم به خانوم بودنت به لوس نبودنت به حرفایی قلمبه سلمبه ای که میزنی

 

http://up.patoghu.com/images/q1yz7d80l8f8c9g1k323.gifفقط از خدا میخوام از چشم بد دور نگهت داره مامانی http://up.patoghu.com/images/q1yz7d80l8f8c9g1k323.gif

اینم عکسای بعد از حمومت که ما همیشه وقتی از حمام میایم باید چندتا عکس از شما بگیریم می ایستی جلوی آینه و میگی دوربین بیار ازم عکس بگیر خدا میدونه چندتا از این عکسای خوشگل داری ناناز من...

روشا با حوله قدیمیش

روشا باحوله ی جدیدش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

سارا
28 مهر 90 13:14
دلم انجا میان کوه و دشت و صحبت غنچه
خودم اینجا
در این دنیای مسدودی
که رازش را نمی دانم
که رمزش را نمی خوانم
یک شب
با خاطراتت بودم
ای زیباترین خاطره...
کاش
میان ذهن پر اشوب من
که دل را
از برای تو داده بودم
مرا راهی بود
و نشانی برای گم کرده راهم بود
نگاهم را بخوان
که دل را
بر شط رود روشنی ببندیم
نگاهم را بخوان

جيگر منه اين گل دختر ببوسش مريم جون


خیلی زیبا بود ممنون عزیزم
مدرسه ی مامان ها
1 آبان 90 11:33
سلام مامان مهربون
واقعا از خوندن ِ شیرین کاری های روشا جون لذت بردیم، خدا براتون حفظش کنه و دایی ُ عزیزش رو هم بیامرزه ان شاءالله...
روشا جون خیلی دوستت داریم ...

راستی اومده بودیم بهتون تبریک بگیم؛ آخه توی ماه گذشته شما بعنوان یکی از مامانای فعال ِ مدرسه شناخته شدین و اسمتون توی پانل مامان های فعال ثبت شد...
ممنونیم به خاطر نظرات خوبتون مامان ِ عزیز ِ روشای گل...


سلام خوشحالم که بعد از مدتها باز بهمون سرزدید و ممنون به خاطر لطفی که به روشا دارید
وبازم ممنونم باعث افتخارِ منه ! من باید از شما تشکر کنم برای تمام پستهای خوبی که میذارید
مامان آريا
2 آبان 90 11:42
سلام عزيزم قبل از هرچيز ممنون كه توي اين مدت مثل يه دوست خوب تند تند به ما سر زدي و از حال آريا پرسيدي
خاله قربون حرف زدنت برم من كه اينقدر بامزه و شيرين حرف مي زني
خوب بچم از بس ماه و مهربونه و جيگره بايدم مكرز تمام توجه ها باشه عاشقتم عزيزم:
X
اميدوارم يه روز يه راننده ي خيلي ماهر با دست فرمون عالي بشي و پشت بهترين ماشين دنيا بشيني


سلام به دوست خوبم خوشحالم که جواب ازمایشای گل پسر چیزی نبوده
مرسی از لطفی که به روشا داری عزیزم. منم امیدوارم چون روشا عاشق رانندگیه!
مامان کيانا
2 آبان 90 15:04
سلام عزيزم....ببخش اگر دير اومدم....ما هرجا باشيم به ياد گل روي شما هستيم....ماشا...به روشاي گلم که ديگه براي خودش خانومي شده...عاشق اون عکسشم که حوله تنش کرده


مرسی مامانیه مهربون منم همیشه به یادتونم و از نوشته هاتون لذت میبرم
ممنون که به روشا لطف داری عزیزم
مدرسه ی مامان ها
2 آبان 90 16:16
مامانِ مهربون ِ روشا جون یه نظر خصوصی دارین...
مامان پارسا جون
3 آبان 90 18:03
چقدر تو نازی گل دختر
زنده باشی گلم


مرسی مامانیِ شما لطف دارین
مامان آريا
4 آبان 90 8:44
سلام به روشاي عزيز و ماماني مهربونش
بوس براي دوتاتون البته يكم بيشترش براي روشاي خاله
يه خصوصي داري


سلام مرسی خاله
مامان آريا
4 آبان 90 14:03
در مورد لباس هاي توي خونه كه مجبوري پسرونه بگيري اول از همه موردي نداره مهم اينه كه بهشون بياد دوم اينكه اسپرتن ولي توي خيابان بهار يه مغازه هست كه فقط لباس هاي تيكه اي مي فروشه كه تنوع سايز و رنگش خيلي زياده من براي آريا هميشه از اونجا تهيه مي كنم خواستي يه سر اونجا بزن


آره الان لباسها جوری شده هم دخترا هم پسرا مثل هم میتونند بپوشن من شاهین شهر زندگی میکنم خیلی از لباسهارو جاریم زحمت میکشه از کرج میخره هر وقت اومدم تهران حتما" ازت آدرس میگیرم مرسی عزیزم
سارا-سبا
4 آبان 90 20:53
خدایا حكمت قدمهایی را كه برایم بر میداری آشكار كن تا درهایی را كه به سویم
میگشایی ندانسته نبندم و درهاییكه به رویم میبندی به اصرار نگشایم
با يه مطلب جديد آپ هستيم خوشحال مي شيم سر بزنيد


خیلی زیبا بود حتما" میام پیشتون
سارا
5 آبان 90 14:43
سلام اميدوارم كه حالتون خوب باشه و كوچولوي نازتونم شاد باشه من تازه وبلاگمو درست كردم خوشحال مي شم سري بزنيد


سلام مرسی عزیزم حتما" در اولین فرصت میام پیشت
تینا
7 آبان 90 15:33
سلام روشا جونم خاله ببخشید من دیر برات نظر میذارم ! دختر گل خواستی سفارش مامانتو بکنی مارو یادت نره هاااااا ...
آنیتا ازصبح که بیدار شده همش داره میگه اوشا نیتش !!! دلش برات تنگ شده


سلام خاله اشکال نداره . منم دلم براش تنگ شده ببخشید این چند روز اذیتتون کردم از بس که دوستتون دارم نمیتونم خودمو کنترل کنم!
مامان علی مرتضی
7 آبان 90 15:48
سلام مریم جون خوبید؟روشا خانمی چه طورن؟چندوقتی سرم حسابی شلوغ بود ونتونستم بهتون سر بزنم مطالب علی مرتضی رو هم با تاخیر مینوشتم چه وب قشنگی خودتون درست کردید یا دادید درست کردن من هرچی رو ی قسمت بالا کلیک میکنم که ببینم کجا طراحی کردید میره تو وب پسر بد نمیدونم چرا...من منتظر جوابتون هستم بوس برای روشاجون


سلام عزیزم ممنونم شما هم علی مرتضی رو ببوسید
در مورد وب !طراحیش توسط مامان سامان انجام شده یعنی همون وب پسر بد
ماجراجويي هاي جغله كوچولو
29 آذر 90 15:11
جغله: سلام .تبريك ميگم. وبلاگ خيلي خوبي دارين
ايشالا خانوادگي سلامت و موفق باشين .

مطالب وبلاگ من با عكسهاي خانوادگي بروز شد خوشحال ميشم تشريف بيارين
لطف ميكنيد اگرمن رو توي وبلاگتون لينك كنين
www.jegheleh.niniweblog.com



سلام عزیزم ممنونم سلامت باشی شما لطف دارین
حتما" چراکه نه!