روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

برای دخترم روشا

روشا اینجا روشا آنجا روشا همه جا...

1390/9/27 1:21
نویسنده : مامان مری
696 بازدید
اشتراک گذاری

شیطونک من روشا جان!

مامانیه من !از وقتی نی نی بودی واز بس که پدر ماساژت میداد خیلی به کرم علاقمند شدی وقتی از حمام میام بیرون سریع میری کرمت رو برمیداری شروع میکنی به کرم مالی!

حالا دیگه  روزی چند بار کرمهای خودت یا کرم مامان رو میاری میشینی روی زمین آستیناتو بالا میزنی بعد شلوارتو بالا میزنی و کرم میزنی
کلی ازاین کارت لذت میبری وقتی دیگه جایی نمیمونه و شلوارتو از کرم سفید میکنی میگی حالا شما بیا برات کرم بزنم 

یه مدته صندلی به دست شدی وهر جا میری صندلیت زیرِ بغلتِ تا به هرچی دلت خواست دست بزنی یه روز صندلیت رو گذاشتی زیر پاهات ورفتی آیفون رو برداشتی ودر و بازکردی

 

جالب اینجا بود که میدونستی تا دکمه ی تصویر رو نزنی چیزی نمیبینی منم سریع پریدم پایین تا درو ببندم

یا اینکه صندلی صبحونه خوری رو میکشی میبری جلوی یخچال و با عروسکهای رو یخچالی کلی بازی میکنی یا میبری جلوی کابینتها واون کابینتی که میدونی توش منتوس میذارم ، میری منتوس برمیداری!

یه بار چشمت خورد به ادامس چه مکافاتی کشیدم تا بتونم راضیت کنم که نخوریش!

وقتی برای پدر از کارات میگم کلی میخنده میگه بچه باید شیطونی کنه فقط از دور مواظبش باش منم میگم بله!!!

یه مدته یه جای جدید برای خودت درست کردی صندلی صبحونه خوری رو میکشی جلوی اپن و اونجا میشینی بعد یه گوشی دستت میگیری و با آنیتا صحبت میکنی

خلاصه مامانی این روزا همه جا هستی بالای کابینت روی اپن ،مامانی شیطونیاتم دوست داره شاید از ترسم که یه دفعه یه جای عجیب ببینمت شوکه بشم ولی بعدش میخندم شما از موقعیت استفاده میکنی میگی مامان قشنگم شما هم بخندقهقهه قهقههقهقهه

راستی از پیشرفتهای نقاشی بگم که یاد گرفتی ماه میکشی، بادکنک هم میکشی یه مربع یا دایره توش میذاری یعنی داره برق میزنه!

یه هواپیما میکشی ابه این شکل که یه بیضی بزرگ میکشی  بعد چندتا خط که ازبیضی اومده بیرون میگی ببین چه هواپیمایی کشیدم!

قربونت بشم که تمام لحظه ها باتو چقدر شیرین و دوست داشتنیه!

نگاهای قشنگت که پر از حرف و سوال و چراهاست!

دستهای گرمت که پر از عشق و مهربونیه!



 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان آريا
27 آذر 90 9:42
اول بگو ببينم اول شدم
اوللللللللللللللللللللللللللللللللل



مامان آريا
27 آذر 90 9:48
خوب حالا مي رسيم سر نظر سلام به عشق خاله و مامانه مهربونش
خاله قربونت برم كه صندلي بغل راه مي افتي توي خونه امان از دست بچه ها و شيطونياشون
نقاشياتم خيلي خوشگلو قشنگن آفرين دختر هنرمندم
قربونت برم با اون كرم ماليت كلي از دستت خنديدم


سلام عزیزم

مرسی خاله جون آره دیگه هر روز یه چیز جدید رو میکنم[
مامان آريا
27 آذر 90 9:50
در مورد كابوساش همه اين كارارو من مي كنم ولي بي فايدست بعضي وقتا كه اصلا" مي گيرمش توي بغلم تا خود صبح توي بغلم مي خوابونمش حالا وقت گرفتم ببرمش پيش دكتر خوب اميدوارم كه چيزي نباشه و براي سنش باشه



خیلی کار خوبی میکنی میبریش دکتر منم امیدوارم چیزی نباشه و مطمئنم که نیست نگران نباش عزیزم
تینا
27 آذر 90 14:22
خوشگل خاله تا میتونی شیطونی کن ما یادمون رفته خودمونم کوچیک بودیم همین کارارو میکردیم !
عکساش خیلی باحاله مریم به خصوص کرم زدنش


من اگرم یادم بره مامانم اینا که یادشون نمیره و میگن از دیوار راست بالا میرفتم حالا اگه به خودم رفته باشه که دیگه هیچی
مرسی خاله جونم
آره خودمم خیلی دوستشون دارم هرروز که کرم میاره کلی ازش عکس میگیرم تا دوربین و میبینه میگه مامان دوباره میخواد ازم عکس بگیره
مادر سامان
28 آذر 90 2:18
خصوصی
مامان آريا
28 آذر 90 9:28
سلام آبجي خانومه گل گلاب جريانه اول شدن يعني اينكه من اولين نفر بودم كه برات كامنت گذاشتمو اول شدم
بوس براي روشا جيگر خاله كه دلم براي صداي خوشگلش يه زره شده ولي چه كنم كه فرصت برام پيش نمي ياد بزنگم صبحا يكم سرم خلوته كه فكر كنم توي خواب نازي و دلم نمي ياد بيدارتون كنم
يه بوسه بزرگه بزرگ براي ماماني گل كه خلي دوسش دارم اوووووووووووووووووماچ
و يه دنيا بوس و يه بغل بزرگ براي روشا عشق خاله

سلام عزیزِ دلم الهی من قربون تمام مهربونیات بشم ما هم دلمون تنگ شده خودم بهت میزنگم ما هم خیلی دوستت داریم آبجی ِ گلم
مامان آريا
29 آذر 90 9:22
مرسي عزيزم مي دونم كه مادرا خوب همديگه رو درك مي كنن منم براي اينكه يكم از دلنگرانيام كم بشه اين پستو گذاشتم و با داشتنه دوستاي خوبي مثل شما باور كن يكم الان بهترم و فكرم آروم تر شده كه شايد من زيادي دارم حساسيت نشون مي دم بابت سايتم دستت درد نكنه خيلي برام مفيد بود دوستتون دارم خيلي زياد
ديروزم خيلي خيلي خوشحال شدم وقتي صداتو شنيدم باور كن قربون دخترمم برم با اون حرف زدنه بامزش

فدات شم مامانیه مهربون خیلی خوشحال شدم که فکرت آرومتر شده ما هم خیلی دوستتون داریم عزیزم
164
29 آذر 90 15:56
لطفا همه به كد 164
www.mamos.niniweblog.comدر جشنواره ني ني وبلاگ راي بديم. مرسي از همكاريتون





سارا
29 آذر 90 21:46
به صد یلدا الهی زنده باشی انارو سیب و انگور خورده باشی اگر یلدای دیگر من نباشم تو باشی و تو باشی و تو باشی




مامان آريا
30 آذر 90 15:10
شادیتون 100 شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما
یلدا مبارک . . .
بوسسسسسسسسسسسسسس براي عزيز تريناي خودم


فدات شم مهربون شب یلدای شما هم مبارک ایشالا که خوش باشین
ما هم
مادر سامان
30 آذر 90 17:41
محفل آریایی تان طلایی ،دلهایتان دریایی شادی هایتان یلدایی مبارک باد این شب
اهو رایی


جغله کوچولو
1 دی 90 0:29
سلام
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است
شب یلداتون مبارک باشه
یک عکس به مناسبت شب یلدا تو خیابون عموهام ازم انداختند خوشحال میشم ببینین و نظرتون رو بگین
اینم لینک عکسم
http://www.jegheleh.ir/l01.jpg
شاد و موفق باشید

سلام عزیزم باهات موافقم یلدای شما هم مبارک
مرسی که بهم گفتی مبینم و میام پیشت

مامان سید کوچولو
2 دی 90 0:02
ماشالله حسابی شیطون شده ها... من که پیشنهاد میدم از نزدیک مواظبش باش

ماشالا حسابی...
ممنون مواظبش هستم