روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

برای دخترم روشا

هـَی وایِ من ...

1390/10/25 12:11
نویسنده : مامان مری
676 بازدید
اشتراک گذاری

زندگی مامانی!

zibazibaziba

دخترک ناز من !یه مدته وقتی کار اشتباهی میکنی یا خربکاری میکنی میگه هَی وای من !ازبس که مامانی بفرمایید شام نگاه میکنه شما هم خیلی چیزارو ازش یاد گرفتی یادمه اولا که برنامه پخش میشد و وقتی نوشیدنی میخوردن میگفتن به سلامتی!!! شما هم یاد گرفته بودی لیوانتو به لیوان من یا پدر بزنی بگی به سلامتی !

zibaziba

 

یا میگی منم از این نوشیدنیا میخوام یا میگی غذای اصلی میخوام و ...

پنج شنبه مهمون داشتیم و شب قبلش زنگ زدیم به خاله تینا تولدشو تبریک بگیم ،شما یه دفعه گوشی رو از دست پدر گرفتی و به خاله گفتی تولدت مبارک بعد به من گفتی کیک تولد میخوام از همونا که ماشین بود با باباجون گرفتیم...

ziba

قرارشد پدر برات بگیره ولی میگفتی نه باباجون بگیره خلاصه وقتی صبح تلفنی با عزیز صحبت کردی قرار شد که باباجون برات بخره ولی ماشینی پیدا نکردند ولی یه کیک خوشمزه ی ناز خریدن دستشون درد نکنه ما بدون خاله تینا برای خودمون تولد گرفتیم ...

(تینا جون بازم تولدت مبارک)

ziba

شب هم کلی منتظر همه بودی و تا زنگو میزدن میگفتی اوووووووووورا مهمونا اومدن...مادر جون برات یه ماشین خوشگل خریده بود که اسمش ماشین شاد ِ !و واقعا" هم خیلی شادِ! خیلی باهاش سرگرم شدی ولی مامان خیلی کار داشت و نتوست اون شب ازت یادگاری داشته باشه

خیلی شب خوبی بود عزیز  هم مثل همیشه تا آخرین لحظه توی آشپزخونه بود و کلی زحمت کشید و خسته شد اخر شب هم پدر مسابقه ی ضرب المثل گذاشت که طبق معمول گروه خودش برد و یه ضرب المثلهایی میگفت که من خودم تا الان نشنیده بودم

 

ziba

 

پدرِ دیگه ...کارش خیلی درسته...

ziba

روز اربعین هم عزیز  ختم انعام داشت و شما پیش پدر موندی و من رفتم اونجا بعدازظهر یه خواب حسابی با هم کردین و شب اومدین اونجا...

مهربونم...قشنگم...بهترینم...عاشقانه دوستت دارم مامانی!

 ziba

اینم عکس هنگام بازی با شانسیات...

ziba

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

تینا
25 دی 90 15:45
سلام عزیز خاله ... معلومه حسابی بهت خوش گذشته خاله جون امیدوارم همیشه خوشحال باشی
مریم جونم مرسی از تبریکت یه دفعه دلم خواست منم اونشب اونجا میبودم !امیدوارم به زودی ببینمتون


سلام خاله جون ...مرسی منم مثل بقیه بچه ها عاشق مهمون و مهمونیم...
خواهش میکنم عزیزم آخی... چه قدرم جات خالی بود !منم امیدورام عزیزم منتظرتونیییییییییییییییم
نگين
27 دی 90 14:37
سلام
اميدوارم كه روشا جون هميشه بهت خوش بگذره .
خوب و خوش و سلامت باشيد.

سلام مرسی ایشالا روزگارِ همه ی بچه ها و همینطور نگین عزیزم خوش باشه

مامان کيانا
28 دی 90 14:29
سلام به دوست مهربونم ودخمل ناز و خوشگلش...واي چه اسباب بازي هاي قشنگي......دوست داشتم اونجا بودم باهات بازي ميکردم خاله


سلام عزیزم مرسی خانومی...
به به بازی منم خیلی دوست داشتم خاله ولی حیف




مامان آريا
1 بهمن 90 13:58
هي واي من خاله قربونه اين دخمل شيطون برم من از دست اين بفرماييد شام ما هم از بس ديديم آريا براي خودش الكي غذا درست مي كنه مي گه بفرماييد شام
ماماني حسابي خسته هم نباشيد از مهماني
دوتاتونو دوست دارم عكسات معركن عزيز خاله بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس


فدات شم عزیزم ماهم دوستت داریم ومیبوســــــــــــیمت
بابای دوقلوها
2 بهمن 90 17:32
سلام. خیلی دخمل ملوسی دارید. خدا حفظش کنه. وقت کردید به ما هم سر بزنید.

دوستان هرکی با تبادل لینک موافقه دستا بالا!!!!

هرکی مایل بود بیاد وبلاگم و نظرشو اعلام کنه که تبادل رو شروع کنیم. به امید دیدار


سلام ممنونم شما لطف دارین
حتما" بهتون سر میزنم
بابای دوقلوها
3 بهمن 90 15:28
سلام. من با افتخار شما رو لینک کردم. فرصت کردید دوقلوهای من رو هم لینک کنید. بازم میام_بازم بیاید

سلام ...چشم شما هم لینک شدید...حتما" میام...