روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه سن داره

برای دخترم روشا

روز عشق

1390/11/25 2:11
نویسنده : مامان مری
722 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته کوچولوی من!


سلام عشق من ! خیلی وقته برات ننوشتم و یه دنیا برات حرف دارم اول از همه میخوام ازت به خاطر تاخیری که داشتم عذر خواهی کنم ...آخه مامانی خونه تکونی داشت و یه دنیا کار ...با اینکه برای اول و دوم اسفند دوتا تمیز کار گرفته بودم نمیدونم چرا خودم کارامو شروع کردم و تقریبا" تمومش کردم البته با همکاری شما و پدر...

دنای

و دوم اینکه میخوام ازت تشکر کنم به خاطر تموم خوبیات و اینکه تواین مدت که من کلی کار داشتم شما  اصلا" توی دست و پا نبودی وکلی با من همکاری کردی تا مامان به کاراش برسه...

وقتی تمیز کاری اتاق شما تموم شد خیلی از تغییر اتاقت خوشت اومد و میگفتی چقدر اتاقم بامزه شده مرسی مامانی! یا دکور سالن که عوض شد میگفتی چقدر اینجا قشنگ شده مامانی...مامان به قربونت بشه که هر تغییر کوچیک زود به چشمات میاد و کلی ذوق میکنی...

دنیای زیبا

الان که برات مینویسم شما و پدر تو خواب هستین و من با تمام خستگیم برای روز عشق برای دوتا عشق زندگیم مینویسم تا هم خستگیم در بیاد و هم بگم خیلی دوستتون دارم...


عشق قشنگم ...وقتی بهت فکر میکنم تمام خستگی و سختی های زندگیم یادم میره و مبهوت دل کوچیک و مهربونت میشم و حتی بعضی وقتا اشک توی چشمام جمع میشه و دوست دارم زمان همونطوری بایسته ...وقتایی که با اون صدای گرمت محکم بغلم میکنی و میگی من مامانمو خیلی دوست دارم ...آخ که چه لذتی داره ! که با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست...

دنیای زیبا

هستی من! زندگی من ! جان من! تمام دنیای من! من و پدر ازت به خاطر تمام عشق و انرژی که به ما میدی ازت ممنونیم و تمام تلاشمون رو میکنیم تا بتونیم از عشقمون سیرابت کنیم...

ziba

نازگلکم!تا یادم نرفته از شیرین زبونیات بگم دوباره! توی این روزا که مامان خیلی سرش شلوغ بود توی اتاقت مشغول بازی بودی که یه دفعه بلند صدام کردی منم که خیلی ترسیده بودم که حالا چه اتفاقی افتاده ... اومدم پیشت گفتم چی شده مامانم !گفتی مامان دیدی یادت رفت بهم بیتامین بدی ...ولبتو گاز گرفتی و کلی تعجب زده...منم که خیالم راحت شد یه بغل محکم ویه بوس محکمتر و بردمت تا بهت مولتی ویتانمینت رو بدم ...کلی هم برات ذوق کردم که یادم انداختی ویتامینت رو بدم...

ziba

از پشنت بگم که همچنان ادامه داره ...لباسهای که برات کوچیک شده بودروجمع کردم اومدی گفتی چرا نمیذاری تو کمدم منم گفتم برات کوچیک شده میخوام بدم نی نی کوچولوها بپوشن...من اینو گفتم و شما کلی گریه که اینا مال منه نمیدم به نی نی...خلاصه دوباره همه شون برگشت توی کمدت ...

دنیای زیبا

یه نیم تنه داشتی که مالِ یک سالگیت بود وقتی از خواب بیدار میشی میاری میگی اینو تنم کن بعد میری کفش همرنگشو از کمد مامانی برمیداری میگی ببین اینا درد هم میخورن( یعنی رنگاشون به هم میاد)کفشای مامانی هم پاشنه بلندِ ولی خیلی حرفه ای باشون راه میری
وقتی میگم دیگه از پات در بیار کمرت درد میگیره میگی باشه میشینم تا کمرم درد نگیره


الهی مامان فدای اون قدوبالات بشه که با کفشای مامانی هم حسابی قدبلند شدی


مامانم با تمام وجودم دوستت دارم و عاشقتم ...

دنیای زیبا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

فروغ
25 بهمن 90 10:10
اوه اوه قربون دختری که انقدر قرتی تشریف دارن کفشای پاشنه بلند و نیم تنه دامنشو ببین خوشگل خاله دلمو بردی.
آفرین به این فرشته کوچولو با بال های قشنگش که کمک مامانش میکنه خدا حفظش کنه واست دوست گلم.
عزیزم نگران نباش واسه اول و دوم اسفند هم مجبوری برای اینکه خیالت راحت بشه دوباره یه دستی به سر و گوش خونه بکشی.
منم با اینکه 8 ماهه اومدیم خونه جدیدمون ولی بازم خونه تکونی و تغییر دکور رو شروع کردم .

خیلی خوشحال شدم دیدم بهم سر زدی منم امیدوارم دوستی پابرجائی داشته باشیم. عاشقانه هاتون برقرار باشه عزیزم.



مرسی عزیزم من باید ازت تشکر کنم که باعث آشناییمون شدی
آره به خدا من فکر کنم آخر بیافته تو کار لباس و مد از بس که روزی چند بار لباساشو عوض میکنه و روسری های منو سرش میکنه و کفشامو میپوشه و دور خونه راه میره...
یکم دوم دیگه فکر نکنم کاری داشته باشم یعنی انقدر خسته ام که نمیخوام کاری داشته باشم اوت تمیزکارارو کنسل کردم خانومه بیچاره از تعجب شاخ در آورده بود...
مامان آريا
25 بهمن 90 11:41
عزيز دلم اول از همه روز ولنتاينو بهتون تبريك مي گم و از خدا مي خوام كه هميشه نور و گرماي پر حرارت عشق توي زندگيتون جاري باشه
دولم الهيييييييييييييييييييي قرررررررررررررررربونه اين فرشته خوشگلم برم كه اينقدر مهربونه و كمكه ماماني كرده تازززززززززززززه ياده ماماني هم اينداخته بيتامينشو بده بخوره
به به چه مانكنه خوشگلي قربونش برم با اين فشن شو راه انداختن

ممنونم ولنتاین شما هم مبارک باشه...مرسی برای دعای قشنگت:وهمچنین برای شما...
خدا نکنه خاله جون مرسی که این همه به من لطف داری
مامان آريا
25 بهمن 90 11:42
ماماني حسابي حسابي هم خسته نباشي واقعا"‌كه كار سختيه ولي خيلي بامزه بود من اگه بودم تا اومدن كارگرا دست به هيچ كاري نمي زدم



حالا جریان داره برات میگم...
تینا
25 بهمن 90 20:39
سلام خانوم خانوما ... روز عشقت مبارک عزیزم
خاله آنیتا هم براش از این بالای فرشته خریده آنیتا هم خیلی دوستش داره ...
عکساش خیلی نازن مریم کلی حال کردم با دیدنشون !
ببوسش حسابی بزرگ شده و دل من براش حسابی تنگ !
ولنتاینتون مبارک


سلام خاله جون روز عشق شما هم مبارک
اِ چه جالب منم خاله سی سی برام خریده ...
مرسی عزیزم چشمات ناز میبینه...ماهم دلمون براتون تنگ شده
مامان کیانا
28 بهمن 90 15:32
سلام عزیزدل خاله...
هی خانوم کجا کجا با اون کفش پاشنه بلند ودامن کوتا....
دیگه حسابی برای خودت ناناز شدیا...به مامان بگو اسپند یادش نره


سلام خاله جونم...مرسی خاله جون شما لطف دارین
مامان آريا
29 بهمن 90 15:00
.•*..*•. .•.
.•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*
.•*...•*..*•. .•*..*•. . ....
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .
-´´´´#####´´´´´´####.•*..*•. .•*..*•.
´´########´´#######.•*..*•. .•*..*•.
´############´´´´###.•*..*•. .•*..*•..
#############´´´´´###.•*..*•. .•*..*•.
###############´´###..•*..*•. .•*..*•.
############### ´###..•*..*•. .•*..*•..
´##################.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´###############..•*..*•. .•*..*•.
´´´´´############.*.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´#########.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´######..•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´´´###..•*..*•. .•*..*•.•
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*...•*..•*..*•.•*.*
.•*..*•. .•*..*•.




مادر سامان
30 بهمن 90 2:05
سلام مامانی خودت و روشا جون خوبه مثل این که از ما دل خوری اما اون چیزی که در مورد قالب فرمودید صحت نداشت شاید منظورت کدهای داخل وب پسر بد بود که اون ها اصلا کد قالب نیستن.خونه تکونی هم مبارک باشه انشالله به دل خوش.


سلام عزیزم ناراحتی برای چی مگه من میتونم با تمام مهربونیات ازت ناراحت باشم
سلامت باشی گلم ممنون
مامان نوژا
1 اسفند 90 8:44
عزیز دلم چقدر شبیه فرشته ها شدی فرشته کوچولو


مرسی خاله ی مهربونم
مامان آراد
1 اسفند 90 14:21
سلام مریم جون...
خسته نباشی خانوم...خوشا به حالت که کارات تموم شده من اصلا شروع نکردم....
راستی این دخملت روز به روز خوشمزه تر میشه ...عوض من ببوسش.


سلام عزیز دلم...سلامت باشی ...اول سخته ولی وقتی شروع میکنی زود تموم میشه...
مرسی عزیزم شما به ما خیلی لطف داری این برای شما و آراد
مامان وندا
4 اسفند 90 2:47
سلام عزیزم حق دارین محکم بغلش کنید من از خوندنشون هم لذت میبرم چه برسه کنارش باشم و از نزدیک ببینمایشالا همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه


سلام عزیزدلم آره دیگه فقط مامانها میفهمن من چی میگم مرسی از مهربونیات